یکی از مهم ترین و در عین حال رنگارنگ ترین آئین مردم آذربایجان، مربوط به آئین ها و آداب عید نوروز» است. مردم زنوز نیز مانند سایر هموطنان خود قبل از شروع عید نوروز با برگزاری مراسم خاص به استقبال فصل بهار میروند. در گذشته نه چندان دور مراسم جالبی در این ایام برگزار میشد که خیلی از آنها با گذشت زمان و ورود تکنولوژی رنگ باخته و تغییر چهره دادهاند. خانه تکانی خانه تکانی از سنت هایی است که از دیرباز در ماه های پایانی سال برای استقبال از بهار انجام می شود و برگرفته از تازگی و نو شدن است. افراد خانه های خود را از گرد و خاک پاک می کنند طوری که همه جا بوی تازگی و طراوت می دهد و راه رفتن در کوچه ها خیلی دلچسب است. خرید عید را آخرین دوشنبه سال که به روز بازار معروف است انجام می دهند ( در زنوز قدیم روزهای دوشنبه هر هفته بازار هفتگی دایر می شد و به همین خاطر روز دوشنبه به "بازار گونی" یعنی روز بازار معروف بود ) علاوه بر خرید مومات خانه مانند شیرینی، آجیل و لباس و غیره پدر بزرگ ها دست نوه های کوچک خود و پدرها دست بچه های کوچک خود را گرفته به بازار می برند و برایشان خرید می کنند و این یکی از بهترین روزهای بچه ها است که در آینده وقتی بزرگ می شوند جزء خاطرات شیرینشان محسوب می شود. مراسم" تكم چي و ساياچي" از جمله رسومات در زنوز مي توان به مراسم" تكم چي و ساياچي" اشاره كرد. تکم چی ها و سایاچی ها به عنوان راویان و آوازخوانان دوره گردی هستند که در آخرین روزهای زمستان با آمدن به زنوز و عبور از کوچه ها به وسیله ترانه خوانی و دست افشانی طليعه آمدن بهار و زايش دوباره زمين را به مردم مژده مي دهند. سایاچی ها به در هر خانه ای که می روند صاحب خانه به فراخور حالش هدیه ای عبارت از پول نقد یا محصولاتش مثل سیب، پنیر، تخم مرغ و غیره به آنها می دهند و اعتقاد بر این است که باید "سایاچی" را که نویددهنده بهار، عید و شادی است راضی از در خانه بدرقه کنند. سایاچی در زبان ترکی به معنی حرمت و حرمت کننده است و با توجه به اینکه سایاچی ها هنرمندان دوره گردی بودند که با لباس هایی برگرفته از رنگ طبیعت و گاه با لباس های چوپان های محلی از چند هفته مانده به نوروز، ده به ده و خانه به خانه با دو چوب در دست می گشتند و با خواندن شعرهای مخصوص و زدن چوب های دستی به هم ریتم خاصی را در آورده و شعر و آواز در وصف طبیعت می خواندند و برای مردم آرزوی روزهای خوش، خیر و برکت در سال نو از درگاه خداوند بخشنده طلب می کردند. مراسم (چرشنبه آخشامی) در زنوز جوانان زنوز نیز مانند سایر هموطنان خود در این روز نزدیک غروب هیزم هایی را که قبلا آماده کرده اند در پشت بام ها و حیاط خانه ها یا کوچه ها آتش می زنند، از روی آتش می پرند و آوازهایی مثل سرخی تو از من، زردی من به تو (سارولوغوم گتسین سنه قیرمیزیلیغین گلسین منه) می خوانند. بعد از صرف شام مراسم (باجالوق) یا (شال سالاماغ) آغاز می شد که تا انتهای شب ادامه می یافت. در مراسم "شال سالاماغ" جوانان به پشت بام دوستان و همسایگان می رفتند و داخل دستمال یا کیسه ای که به یک طناب بلند می بستند و آنرا شال هم می گویند، سنگریزه های قرار می دادند و از پشت بام به پایین می انداختند سپس طناب را تکان می داند تا دستمال به شیشه پنجره برخورد کند و صاحب خانه متوجه بشود و "باجالوق" بدهد که برای باجالوق پول نقد یا تخم مرغ رنگی یا آجیل به دستمال می بستند. در قدیم پشت بام خانه ها دارای روزنه ای بودند که به منظور تهویه هوای خانه تعبیه شده بودند و " باجا " نامیده می شدند، شال هم از این روزنه ها به داخل خانه انداخته می شد ولی الان از باجاها اثری نمانده است و اسم رسم "باجالوق" هم از همین "باجاها " گرفته شده است. کلید سالماق یکی از رسمهای چهارشنبهسوری "کلید سالماق" یا "فالگوش ایستادن" است. فال گوش ایستادن یکی از رسمهای چهارشنبهسوری است که در آن اعضای خانواده نیت کرده و پشت در اتاق ایستاده و به سخنان اهل خانواده گوش میدهند سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را میگیرند و به همین خاطر معمولا بزرگان خانواده تأکید می کردند که همه اعضای خانواده در این شب سخنان خوب و خوش یمن بگویند. "بایرام پایی" یکی از مهمترین رسوم عید که هماکنون نیز در اغلب خانوادههای زنوزی حفظ شده است فرستادن هدیه یا "بایرام پایی" از خانه پدری به خانه دختران شوهر کرده یا از منزل داماد به منزل تازه عروس است. "بایرام پایی" معمولا عبارت است از پارچه یا لباس برای زن، پیراهن برای شوهر، جوراب و تخم مرغ رنگی برای بچه ها، یک دیس پلو شب عید، شیرینی، آجیل و غیره که در یک سینی بزرگ قرار می دهند و سینی را در بقچه سفید رنگ گلدوزی شده قرار می دهند و پسر جوان خانواده روی سر گذاشته و به خانه خواهر یا عمه می برد البته برای تازه عروس علاوه بر داماد اقوام نزدیک و دوستان نزدیک هم "پای" (هدیه) می فرستند. ضمن اینکه "بایرام پایی" تازه عروس ها علاوه بر اقلام یاد شده شامل طلاجات و غیره هم می شود که به وضع مالی داماد بستگی دارد. "بایرام پایی" را شب عید یا شب چهارشنبه می برند. علاوه بر این صبح روز چهارشنبه مردم پیش از طلوع آفتاب به صورت دسته جمعی به کنار رودخانه، نهرها و جوی ها میروند و بعد از شستن دست و صورتشان سه بار از روی آب جاری می پرند و اصطلاحاتی مثل "آتیل ماتیل چرشنبه/ بختیم آچیل چرشنبه" را زمزمه می کنند و اعتقاد بر این است که با پریدن از روی آب در این صبح تمام بیماری ها و پلیدی ها به آب ریخته می شود و آب جاری آنها را از انسان دور می کند و در سال جدید انسان سالم و تندرست می شود. زیارت اهل قبور سنت زیارت قبور درگذشتگان در دهه پایانی سال، سنت ریشهدار دیگری است که تازه و مکرر میشود و نمادین و رازآلود فرآیند نو شدن هستی را با رویکرد به پیشینهها و در پیوند با روان خردورز و دانای گذشتگان به دید نوجوانان و جوانان میگذارد تا بدانند آیندگان و نیامدگان که از چه سرزمینی برخاستهاند و پدرانشان با چه فرهنگی زیستهاند. مردم زنوز در بعد از ظهر آخرین روز سال بر مزار در گذشتگان خود در قبرستان ها حاضر می شوند و بعد از خواندن فاتحه و یاد کردن عزیزان در خاک خفته شان، حلوا و خرما و اخیرا کیک و کلوچه پخش می کنند. حلوا را به مقدار زیاد در داخل یک قرص نان لواش گذاشته، تا می کنند و در سینی بزرگ می چینند و به گورستان می آورند. شب عید بعد از صرف شام که معمولا قورمه سبزی است و به "پلو شب عید" معروف است به خانه کسانی که در طول سال کسی را از دست داده اند می روند و با این کار سعی می کنند بستگان شخص در گذشته احساس تنهایی نکنند. اهالی زنوز برای شب عید احترام ویژه ای قایل هستند و تا آنجا که مقدور است سعی می شود این شب با شکوه و با شادی هر چه بیشتری سپری شود و تا آنجا که ممکن است تلاش می شود در این شب همه اهل خانواده دور هم و کنار هم باشند. دید و بازدید صبح اولین روز عید اهالی هر محله در مسجد مرکزی محله جمع می شوند و دسته جمعی به مساجد محلات دیگر می روند و به کسانی از محلات دیگر که عزیزی را در سال پیش از دست داده و عزادار بوده اند عید را تبریک می گویند. در بین راه اهالی محله ای با محله دیگر باهم روبرو می شوند و عید را به همدیگر تبریک می گویند این کار یکی از رسم های پسندیده زنوز است که تقریبا همه اهالی در همین نیمروز همدیگر را ملاقات می کنند و سال جدید را به هم تبریک می گویند و یک فضای متحدانه ای را به نمایش می گذارند اهالی بعد از سر زدن به مساجد همه محلات به مسجد محله خود مراجعه می کنند و هر کس به وسع خود مبلغی را جهت اداره و هزینه های مسجد در سال جدید می پردازند و برای مسجد خادم که مجاور نامیده می شود تعیین می کنند، همینطور درخصوص برنامه هایی که قرار است در سال پیش رو برای محله انجام دهند تصمیم گیری می کنند، سپس هرکس به خانه خود می رود و دید و بازدیدها آغاز می شود در جریان دید و بازدیدها بزرگ ترها به بچه ها عیدی می دهند که به ترکی "بایراملوق " گفته می شود. پایانبخش مراسمات نوروزی و عید نوروز با آیین سیزده بدر پایان مییابد که در این روز مردم زنوز به باغات میروند و این روز را در دامن طبیعت سپری میکنند. خالق منظومه حیدربابایه سلام» استاد محمد حسین شهریار نیز به زیبایی هرچه تمامترآئینهای عید نوروز، چهارشنبه سوری و مراسم این ایام را چنین به نظم کشیده است: بایرامیدی،گئجه گوشی اوخوردی آداخلی قیز، بیگ جرابین توخوردی هرکس شالین بیر باجادان سوخوردی آی نه گوزل قایدادی شال ساللاماق بیگ شالینا بایرامیلیغین باغلاماق! *** شال ایستدیم منده ائوده آغلادیم بیر شال آلیب تئز شالیمی باغلادیم غلام گیله قاشدیم شالی سالادیم فاطمه خالامنه جوراب باغلادی خان ننهمی، یادا سالیب آغلادی منبع: نای قلم |
رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان مرند:
مرند – رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان مرند از کنترل ورودی شهر مرند با هدف کنترل شیوع ویروس کرونا و تب سنج مسافران ورودی خبر داد.
به گزارش خبرنگار مهر، صمد طاهری، عصر امروز در نشست خبری با خبرنگاران ابراز داشت: مهمترین مسألهای که از شیوع کروناویرس جلوگیری میکند، پیشگیری است، این ویروس از سال ۲۰۰۳ به نام ویروس سارس علائم خود را نشان داد در سال ۲۰۱۳ به شکل دیگری خود را نشان داد تا اینکه به نام کرونا در چین شیوع پیدا کرد.
وی افزود: این ویروس بیشتر دستگاه تنفسی انسان را درگیر میکند و افرادی که دارای بیماریهای زمینهای هستند، در معرض خطر هستند.
رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان مرند تاکید کرد: راههای انتقال از طریق هوا، دست زدن به وسایل آلوده و تنفس است، این ویروس از یک تا ۱۴ روز میتواند بدون علائم باشد.
طاهری گفت: استراحت و ماندن در منزل، عدم تماس و عدم مواجهه با فرد بیمار، بسیار مؤثر است، شاه کلید مبارزه و درمان کرونا نیز بحث پیشگیری است.
وی با بیان اینکه با خو مراقبتی از بیماریهای تنفسی پیشگیری کنیم، اذعان داشت: به طور مداوم و در هر زمان ممکن اقدام به شست و شوی کامل دستها با آب و صابون کنیم، از دست دادن و روبوسی با افراد دارای علائم تنفسی خودداری کنیم، دهان و بینی خود را هنگام عطسه و سرفه با دستمال و یا قسمت بالای آستین بپوشانیم.
رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان مرند با تاکید بر اینکه استفاده از ماسک اجباری نیست، افزود: در مکانهای شلوغ و وسایل حمل و نقل عمومی از دست زدن به چشم و دهان خود خودداری کنیم و از بیماران مبتلا به علائم تنفسی حداقل یک متر فاصله داشته باشیم.
طاهری در بخش دیگری با اشاره به اینکه ۲ جلسه قرارگاه زیستی شهرستان مرند تاکنون تشکیل شده است، تصریح کرد: ورودی شهر مرند تحت کنترل است و تب مهمان آزمایش شده و توصیههای لازم به آنان ارائه میشود.
وی با بیان اینکه مردم کرونا را جدی بگیرند اما سخت نگیرند، افزود: ضمن احترام به مهمانان، اما باید آنها را تحت نظر داشته باشیم تا از شیوع احتمالی ویروس، پیشگیری شود.
رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان مرند گفت: قلیان سراهای شهر تعطیل شدهاند و اگر تا اطلاع ثانوی، فعالیتی داشته باشند با آنها برخورد میشود، هفته بازارها در شهر و روستاها نیز تا اطلاع ثانوی تعطیل شدهاند.
طاهری با بیان اینکه ۸۰ درصد بیماران مبتلا به ویروس کرونا بهبود پیدا کردهاند، در پاسخ به پرسش خبرنگار مهر در مرند مبنی بر اینکه آیا فرد مبتلا به کرونا در شهرستان مرند وجود دارد یا خیر، این مساله را تأیید را رد نکرد!
رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان مرند همچنین عنوان کرد: مراکز بهداشت واقع در بخشهای یامچی، کشکسرای، و شهر زنوز به صورت ۲۴ ساعته و مراکز بناب، دیزج حسین بیگ و شهید کسایی مرند به صورت ۱۶ ساعته آماده ارائه خدمات به مردم هستند.
وی با اشاره به اینکه درمانگاه شهید باکری و بیمارستان آیت الله حجت کوه کمری مرند نیز آماده ارائه خدمات درمانی است، تاکید کرد: مردم در صورت عدم علائم شدید، از مراجعه به بیمارستان خودداری کنند.
رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان مرند همچنین از بازدید از داروخانهها و آرایشگاههای مردانه و نه شهرستان در طول روزهای گذشته خبر داد.
طاهری در ادامه عنوان کرد: کیتها در اختیار بیمارستان امام رضا (ع) تبریز قرار گرفته که تنها برای بیماران مشکوک به بستری استفاده میشود.
وی اظهار داشت: مردم در صورت مشاهده افرادی با علائم بیماری کرونا، با شماره ۰۴۱۴۲۲۳۸۱۴۷ تماس بگیرند، برای پرسش هرگونه سوالهای خود پیرامون این ویروس با شماره ۴۰۳۰ در تماس باشند./مهر
تبریز- ایرنا- مدیر جهاد کشاورزی مرند گفت: این شهرستان با معرفی یک تولید کننده برتر کشوری و ۱۰ تولید کننده استانی در بخشهای مختلف کشاورزی، رتبه دوم را در سطح استان به خود اختصاص داد.
منوچهر رحمانی روز سه شنبه در گفت و با خبرنگار ایرنا، ضمن اشاره به برگزاری مراسم تجلیل از برگزیدگان بخش کشاورزی استان آذربایجان شرقی اظهار داشت: در این مراسم، محمدرضا بذلی، کشاورز نمونه کشوری و استانی از روستای میاب که در زمینه تولید محصول گل محمدی فعالیت می کند به عنوان تولیدکننده برتر تجلیل شد.
وی افزود: امروز همچنین عباس عابدینی از روستای دولت آباد در زمینه تولید محصول یونجه، جواد زلفی از روستای اربطان در تولید محصولات گلخانه ای، سبزی و صیفی و اسماعیل علیزاده از روستای امیر آباد یکانات در بخش پرورش گوسفند برتر شناخته شدند.
مدیر جهاد کشاورزی مرند اضافه کرد: جعفر مشکین فام از شهر یامچی باغدار نمونه محصول پسته، محمد دوار از شهر بناب مرند تولید کننده نمونه محصول زعفران، حافظ ابراهیم پور مدیر صنایع تبدیلی وتکمیلی، فاطمه ابوالعلائی از شهر زنوز، بعنوان زن نمونه مشاغل خانگی در امور صنایع تبدیلی و تکمیلی، مرتضی تاری زاده از روستای محبوب آباد بعنوان تعاونی نمونه روستائی، شیرمحمد گل محمدی از روستای لیوار، خیر و حامی نمونه منابع طبیعی و آبخیزداری و وحیده سیدمحمدی از مرند در زمینه منابع پایه تولید و منابع طبیعی، دیگر کشاورزانی بودند که در سطح استان آذربایجانشرقی رتبه های برتر را کسب کردند.
رحمانی در بخش دیگری از سخنان خود در مورد رتبه بالای شهرستان در تولید برخی محصولات کشاورزی اظهار کرد: طبق برنامه ریزی های صورت گرفته، مدیریت اصلاح باغات، مصرف بهینه، تولید مکانیزاسیون و افزایش مقدار کمی و کیفی تولید و بهره وری از جمله اولویت های ما در بخش کشاورزی است.
وی گفت: تلاش ما این است با اجرای جشنواره ها در طول سال، گامی در راستای معرفی انواع محصولات کشاورزی و باغی شهرستان برداریم.
ایسنا/آذربایجان شرقی در همین خانه شربت اوغلو» که در دوران قاجار، محلی برای تجمع دستههای عزاداری و پخش شربت بین عزاداران حسینی بود، هنرمندانی جمع شدهاند که با سرمایهای کوچک، کارهای بزرگی میکنند.
در دل کوچه پس کوچههای درب سرخاب و در خیابان ثقةالاسلام تبریز به خانه تاریخی شربت اوغلو برمیخوریم که شاید از معدود آثار باقی مانده در بافت تاریخی تبریز بوده که بر روی سر درب این خانه نوشته شده است بنیاد ایران شناسی».
طبقه اول خانه شربت اوغلو تحت عنوان خانه هنرمندان صنایع دستی» به محل تولید آثار هنری و آموزش رشتههای هنری متعدد برای هنرجویان و علاقهمندان تبدیل شده است، خانه هنرمندان هم مانند هر سازمان مردم نهاد دیگری، مشکلات زیادی دارد که با اندک توجهی از سوی مسئولان امر، میتواند نقش مهمی در ایجاد اشتغال و توسعه صاردات غیرنفتی داشته باشد.
محمد رضا دانش گوهر، رئیس هیات مدیره خانه هنرمندان صنایع دستی تبریز با بیان اینکه فعالیت این خانه از سال 78 توسط تعدادی از هنرمندان آغاز شده است، میگوید: فعالیتمان در خانه هنرمندان در سطح شهرستان تبریز بوده و عضوگیری در آن به تدریج و پس از تدوین اساس نامه و آیین نامه آغاز شده است.
خانه هنرمندان صنایع دستی تبریز، 110 عضو دارد
وی با اشاره به اینکه خانه هنرمندان صنایع دستی تبریز، 110 عضو دارد، اظهار میکند: اعضای ما را بیشتر، هنرمندان بنام شهر تشکیل میدهند، حل مشکلات هنرمندان و همگرایی یکی از اهداف تاسیس خانه هنرمندان است.
وی، آموزش صنایع دستی به علاقه مندان، قدردانی از برخی هنرمندان پیشکسوت و انجام حرکات راهبردی و هدایت هنرمندان برای فروش محصولات و صنایع دستی را از دیگر اهداف خانه هنرمندان عنوان میکند.
دانش گوهر از برگزاری سالانه سه الی چهار نمایشگاه هنری و صنایع دستی خبر داده و میگوید: اعضای خانه با شرکت در غرفههای این نمایشگاهها برای پیشبرد فرهنگ استفاده از صنایع دستی و فروش و معرفی هنرهای تولیدیشان تلاش میکنند.
وی، حکاکی روی ف و نقره، معرق کاری، تذهیب، نگارگری، هنرهای باتیک و ورنی و کیف و چرم را از حوزههای فعالیت خانه هنرمندان عنوان کرد و افزود: در مجموع در زمینه 22 مورد از صنایع دستی، فعالیتهایی در این خانه انجام میشود که آموزش نیز بخشی از آن است.
وی میگوید: به عنوان مثال، هنر سفالگری و ملیله کاری جزو هنرهایی هستند که توسط خانه هنرمندان در استان ما رواج پیدا میکنند.
آموزش کارهای هنری به نابینایان
رئیس هیات مدیره خانه هنرمندان صنایع دستی تبریز، آموزش کارهای هنری به نابینایان را از اقدامات انجام شده در خانه هنرمندان تبریز عنوان کرده و میافزاید: آموزش هنرهای صنایع دستی به کودکان بی سرپرست و بدسرپرست هم در این مجموعه انجام میشود و به طور کلی آموزش، مهمترین هدفی است که در خانه هنرمندان دنبال میشود.
وی اضافه میکند: آموزش هنر صنایع دستی با توجه به معضل بیکاری و متزل بودن وضعیت اشتغال، راهی برای جذب جوانان به اشتغاایی بوده و سال گذشته 228 با وجود تمامی محدودیتهای مکانی و مالی، تحت آموزش قرار گرفتهاند.
وی میگوید: در سال جاری هم به 128 نفر آموزش سوبسیددار و به 40 نفر نیز آموزش آزاد ارائه شده است و متعهد شدهایم تا قبل از عید، به 248 نفر آموزش سوبسیددار و به 50 نفر هم آموزش آزاد ارائه دهیم.
دانش گوهر با بیان اینکه صنایع دستی، اولویت چندم مردم هستند، اظهار میکند: تامین نیازهایی مانند نیاز خوراک و پوشاک جزو اولویتهای اول مردم بوده و مردم پس از تامین نیازهای اولیهشان، خرید صنایع دستی را جزو برنامههایشان قرار میدهند.
وی آموزشها و اقدامات انجام شده در خانه هنرمندان را در بازاریابی برای صنایع تولیدی هنرمندان، موثر عنوان کرده و میگوید: بسیاری از هنرمندان ما ضمن آموزش، محصولات تولیدیشان را به بازار عرضه و بخشی از خانههایشان را تبدیل به آموزشگاه کردهاند که خود این هم ارزش افزوده ایجاد میکند.
وی با بیان اینکه خانه هنرمندان صنایع دستی تبریز عضوی از یونسکو است، اظهار میکند: در تمامی نمایشگاههای بینالمللی که از طرف یونسکو برگزار میشود، حضور داشته و در تبریز هم در گالریهای مختلف، نمایشگاه بینالمللی تبریز و نمایشگاههای مناسبتی که در خانه هنرمندان برگزار میشود، شرکت میکنیم.
رئیس هیات مدیره خانه هنرمندان صنایع دستی تبریز، بالا رفتن هزینه را از جمله مشکلات گریبانگیر هنرمندان عنوان کرده و میگوید: وقت و هزینهای که هنرمند ما برای تولید یک اثری هنری صرف میکند، قابل مقایسه با آثار مشابه خارجی و وارداتی نیست.
وی میافزاید: محصولات سفالی ما از خاک چینی یا کائولن درست میشوند که تنها دو معدن کائولن در دنیا وجود دارد، یکی در شهر کائولن چین و دیگری در زنوز مرندف اما همین محصولی که ما وقت و هزینه بیشتری برای آن صرف میکنیم، یک سوم قیمت از چین وارد شده و به فروش میرسد.
نبود فرهنگ خرید صنایع دستی در میان مردم
او میگوید: مشکل فرهنگی هم دیگر مشکلی این حوزه بوده و به عنوان مثال، صدا و سیما تبلیغات بسیار محدودی را در این زمینه و آن هم مختص قشری خاص و کاملا تخصصی دارد. معتقد هستم باید در خانه تک تک مردم را زده و تاثیر هنر و به ویژه صنایع دستی را برایشان توضیح دهیم.
دانش گوهر، مشکل در فروش و نبود بازار مناسب برای عرضه محصولات هنری را از دیگر مشکلات حوزه هنر و صنایع دستی عنوان کرده و میگوید: سعی میکنیم محصولات را در نمایشگاهها به فروش برسانیم، با تعدادی از مسئولان نیز صحبتهایی در خصوص تهیه و تامین هدایایشان در مناسبتها و برنامههای مختلف از خانه هنرمندان شده است.
وی میافزاید: اگر فرهنگ استفاده از صنایع دستی نهادینه شود، محصولات هنری میتوانند کادوی مناسبی برای جشن تولدها، مراسم عقد یا سایر مراسمات هم بوده و سبب پیشبرد هنر بومی و تولید داخلی شود.
او میگوید: بسیاری از هنرمندان به دلیل نبود بازار مناسب به منظور عرضه محصولاتشان، هنر را کنار گذاشته و به مشاغل دیگری روی آوردهاند.
رئیس هیات مدیره خانه هنرمندان صنایع دستی تبریز خاطرنشان میکند: ما از فرصت دریافت وام و اعطای تسهیلات هم استفاده نکردیم، اما انتظار داریم فقط جایی بزرگتر را برای توسعه و رونق کارهای هنری به ما اختصاص دهند.
وی با اشاره به تعدد خانههای تاریخی در تبریز متذکر میشود: تعداد زیادی از خانههای تاریخی خالی هستند و حتی بعد از مرمت هم استفاده خاصی از آنها نمیشود، ثابت شده است که ارگانهایی با منابع مالی بیشتر از ما، نمیتوانند به اندازه ما فعالیت هنری داشته باشند.
وی یادآور میشود: ما حمایت مالی نمیخواهیم، اما جایگاه تشکلهای مردم نهاد برای مسئولان، توضیح داده شود، ادارات بسیاری مانند بیمه و ادارات مالیاتی در مراجعه ما ایجاد مشکل و مزاحمت میکنند، هنوز کلکه تشکل غیر دولتی، تشکل مردم نهاد و NGO در این شهر جا نیفتاده است.
دانش گوهر در خاتمه اظهار میکند: در دولت کنونی سعی شده است تا به سمنها کمک شود و تعامل مسئولان مانند استانداران و فرمانداران با ما بهتر از گذشته شده است.
وی خاطرنشان میکند: نیازمند جای بزرگتری برای تاسیس خانه هنرمندان صنایع دستی تبریز هستیم و چه جایی بهتر از خانههای تاریخی که بازسازی شده و خالی مانده و یا در حال مستهلک شدن هستند.
بر اساس این گزارش؛ خانه شربت اوغلو از آثار مربوط به دوران قاجار بوده و در بنایی نزدیک به 1600 متر مربع پذیرای هنرمندان تبریزی است/ایسنا
محل تولد:کرج
وضعیت تاهل:متاهل
قد:3 سانتی متر
وزن قبل از مبارزه:66 کیلوگرم
دوران کودکی کیمیا علیزاده
کیمیا علیزاده زنوزی در نوزدهم تیرماه 1377 در شهر کرج به دنیا آمد. خانواده ی کیمیا اصالتا آذری هستند، پدرش اهل شهر زنوز واقع در بخش مرکزی شهرستان مرند استان آذربایجان شرقی است و یک کارگاه ساخت رومیزی دارد، مادرش نیز اهل استان اردبیل می باشد. کیمیا فرزند اول خانواده است و یک برادر کوچک تر از خودش دارد.
کیمیا زمانی که 7 ساله بود توسط مادرش مورد تشویق قرار گرفت تا در کلاس های تکواندو شرکت کند. البته هدف آن ها در ابتدا فقط پر کردن اوقات فراغت بود. اما پس از چندی استعدادهای شگفت انگیز کیمیا در این رشته ی ورزشی شکوفا شد و پای او را به مسابقات کشوری باز کرد.
کیمیا علیزاده در دوران دبیرستان رشته ی ریاضی فیزیک را انتخاب کرد اما به خاطر مشکلات ورزشی تصمیم گرفت رشته ی خود را به علوم تجربی تغییر دهد و همین موضوع او را یک سال از درس و مدرسه دور کرد. اما با وجود تمام این ها کیمیا بسیار در تحصیل خود کوشا و موفق است.
کیمیا علیزاده در پاریس
وقتی من را در حال خرید می بینند می گویند مگر قهرمان هم خرید می کند! و یا وقتی از سوسک می ترسم طعنه می زنند که قهرمان مملکت که از سوسک بترسد وای به حال بقیه مردم …
عاشق کوهنوردی
به جز تکواندو عاشق کوهنوردی هستم. در برنامه های چند روزه کوهنوردی شرکت می کنم. آرامشی که در کوه دارم را هیچ کجا ندارم.
دوم دبیرستان را دوبار خواندم
من به دلیل حضور در اردوها و مسابقات در ماه های خرداد و شهریور سال گذشته نتوانستم در امتحانات شرکت کنم و مجبور شدم سال دوم دبیرستان را دو بار بگذرانم. در این مدت آموزش و پرورش همکاری لازم را با من نکرد.
کیمیا علیزاده به خاطر موفقیت ها و کسب مقام های بین المللی از طرف وزارت علوم بدون کنکور در دانشگاه پذیرفته شده است و قصد دارد در رشته ی فیزیوتراپی تحصیلات خود را ادامه دهد تا بتواند به ورزشکاران بعد از خود خدمت کند.
کیمیا الگوی ورزشی و اخلاقی خود را مهرو کرمانی معرفی می کند. به جز تکواندو به ورزش والیبال علاقه ی زیادی دارد. ماکارونی و کشک بادمجان غذاهای موردعلاقه ی او هستند. برای تفریح دوست دارد به کوهنوردی و گردش با دوستانش بپردازد.
خواستگاری از کیمیا علیزاده در فرودگاه
اما حاشیه های مهم تر به رفتار چندین پسر جوان برمی گشت که به شوخی یا خنده از کیمیا علیزاده خواستگاری کردند. یکی از این پسران با فریاد از نفر سوم المپیک درخواست ازدواج کرد و دیگری نیز می گفت خودش ورزشکار است و در سطح استان البرز در رقابت های تکواندو مدال دارد. او نیز به طور جدی میگفت که برای ازدواج با این دختر ورزشکار آمادگی دارد و می خواهد با پیدا کردن پدرش از او خواستگاری کند!
اتفاقی بی سابقه در تاریخ ورزش ایران
در ورزش ایران هرگز سابقه نداشته که از یک دختر ورزشکار اینگونه استقبال شود. نجمه خدمتی در سالگی و در رقابت های تیراندازی بازی های آسیایی قهرمان شد و در بازگشت به ایران با استقبال با شکوه مردم شهر زادگاهش روبرو شد، اتفاقی که برای خدیجه آزادپور ووشوکار و قهرمان بازی های آسیایی در سال 2010 افتاد و یا شهربانو منصوریان دیگر ووشوکار مطرح ورزش کشور. اما این یکی واقعا بی سابقه بود. استقبالی که از کیمیا علیزاده شد در هیچ بازه زمانی تاریخ ورزش ایران سابقه نداشته است. در سطح شهر کرج هم بنرهای فراوانی بابت تبریک به این تکواندو کار دیده می شود.
آغاز دوره حرفه ای
کیمیا علیزاده خیلی زود پدیده تکواندو لقب گرفت و مربیان تیم ملی روی مدال آوری او در بازی های آسیایی 2014 اینچئون حساب کرده بودند. از علیزاده که آن موقع در وزن منهای 62 کیلوگرم شرکت کرده بود، به عنوان یکی از طلایی های کاروان ورزشی ایران یاد می شد. او به کره جنوبی هم سفر کرد اما فاقد اینکه در مسابقه ای شرکت کند، تنها نظاره گر مبارزه دیگر تکواندوکاران بود. زیرا مسوولان برگزارکننده مسابقات به علیزاده مجوز شرکت در رقابت ها را ندادند. خودش، مسوولان تکواندو و به طور کلی مسوولان ورزش کشور شوکه شدند. اما اتفاقی بود که رخداد، وقتی که به سن پایین علیزاده ایراد گرفتند و طبق قانون او به دلیل نرسیدن به سن 17 سالگی از بازی های آسیایی دور ماند. فدراسیون تکواندو نسبت به این موضوع شکایت کرد، اما مسوولان مسابقات نپذیرفتند تا تغییرات گسترده در قوانین تکواندو علیزاده را از بازی های آسیایی بازدارد. او اما ناامید نشد و در مسابقات جهانی مدالی کسب کرد که در تاریخ تکواندو بی سابقه بود.
المپیک ریو 2016 راهیابی
کیمیا علیزاده نماینده ایران در وزن دوم المپیکی ن پس از یک دور استراحت به مصاف فیتریانا یوسف» از اندونزی رفت و 19 بر صفر برنده شد و راهی مرحله نیمه نهایی شد، او در دومین گام به مصاف نیاما گارانگ» از نپال رفت، که در این دیدار نیز با نتیجه 15 بر 2 در پایان راند دوم برنده شد و ضمن راهیابی به فینال رقابت های وزن 57- کیلوگرم، سهمیه المپیک ریو 2016 را هم برای ایران بدست آورد.
کسب مدال برنز
کیمیا علیزاده در نخستین مبارزه المپیکی خود مقابل آنا زانینویک از کشور کرواسی به پیروزی رسید و مجوز ورود به مرحله یک چهارم نهایی این مسابقات را دریافت نمود.
کیمیا علیزاده در مصاحبه پس از مبارزه اول خود اعلام کرد، همیشه مبارزه اول مانند فینال است و من در این مبارزه همانند انتظارم ظاهر نشدم.
او سرانجام در مقابل حریف اسپانیایی با نتیجهٔ 8 بر 7 شکست خورد. در ادامه با توجه به صعود حریف اسپانیایی او به فینالِ این وزن، علیزاده در گروه شانس مجدد برای کسب مدال برنز مسابقه داد و در دیدار ماقبل رده بندی از سد حریف تایلندی گذشت و راهی مرحله رده بندی شد. وی در دیدار رده بندی با شکست رقیب سوئدی اش ضمن کسب نشان برنز، توانست عنوان نخستین بانوی مدال آور ایران در المپیک را به دست آورد.
مسابقات قهرمانی تکواندو جهان 2017
فدراسیون جهانی تکواندو، کیمیا علیزاده را به عنوان پرچمدار بیست و سومین دوره رقابت های قهرمانی جهان 2017 در کره جنوبی انتخاب کرد.
کیمیا علیزاده روز جمعه 9 تیر1396 (30 ژوئن) در این مسابقات مدال نقره گرفت. این اولین بار یود که یک نفر از اعضای تیم تکواندوی ن ایران در مسابقات جهانی به فینال می رسید. پزشکان گفتند در این مسابقات بدن کیمیا علیزاده آسیب دیده و باید جراحی شود. ظاهراً بیشتر آسیب ها مربوط به قبل از مسابقات کره جنوبی است و به همین دلیل نزدیکان و هوادارانش می گویند که او با وجود آسیب، تلاش زیادی کرد که در مسابقات بماند. سرمربی کیمیا علیزاده گفت به تدریج آسیب های او جدی تر شد اما باز هم در مسابقات جهانی کره جنوبی شرکت کرد و مدال گرفت.
رتبه سال مسابقات شهر وزن دسته بندی امتیاز
تعداد مدالهای بین المللی:8 مدال (5 مدال طلا، یک نقره و دو برنز)
ضربه محبوب در تکواندو:دولیو
لقب محبوب:کیمیای تکواندوی ایران را دوست دارم اما خودم میگویم، دخترِ روزهای سخت!
ورزش مورد علاقه بجز تکواندو:والیبال
مدال طلای المپیک:بعد از اینکه گرفتم، راجع به آن صحبت میکنم.
بهترین مدال ورزشی:طلای المپیک نوجوانان 2014 – نانجینگ
بهترین لحظه ورزشی: پیروزی مقابل جید جونز» در مسابقات قهرمانی جهان 2015
سخت ترین لحظه ورزشی: نیمه نهایی مسابقات قهرمانی جهانی 2015، زمانیکه مقابل نماینده ژاپن نتیجه را واگذار کردم و به مدال برنز رسیدم.
بهترین روز زندگی:در راهه!
الگوی ورزشی:مهرو کمرانی
الگوی اخلاقی:مهرو کمرانی
فرد تاثیرگذار زندگی: خانواده ام و مهرو کمرانی
خدا:نمی توان توصیف کرد. من همیشه با توکل به خدا وارد زمین شدم و همیشه در سخت ترین شرایط هم دستِ من را گرفته است.
خانواده: حمایت
مادر: بدون چشم داشت کمکم می کند و با دعای او است که امروز من در این جایگاه هستم.
پدر:حمایتگرِ واقعی
بهترین دوست: استادم مهرو کمرانی و هانیه اخلاقی
امید:باعث می شود تا تو هر روز مصممتر از قبل قدم به جلو بگذاری.
رویا: هیچ وقت دوست نداشتم آنچه که می خواهم برام رویا باشد! همیشه رویا و آرزوهایم را به هدف تبدیل کردم و بعد بدستشان آوردم.
حسرت:مبارزه با ژاپن
تفریح مورد علاقه:کوهنوردی و گردش با دوستانم
کشور مورد علاقه:هلند، یونان و استرالیا
غذای مورد علاقه:ماکارونی و کشک بادمجون
رنگ مورد علاقه: طوسی، قرمز و زرد
ماشین مورد علاقه: BMW
اگر بتوانی یک کار خوب انجام بدهی، آن چه کاری است؟
سرپناهی برای کودکان کار درست میکنم تا با آرامش در آنجا زندگی کنند.
منبع:شمانیوز
فهرستی از چهار مقصد جذاب برای پاییزگردی در آذربایجان پیشنهاد میشود که شاید کمتر برای سفر در این فصل انتخاب شود.
گروه اجتماعی آناج؛ جنگل و کویر اغلب انتخابی مسلم برای پاییزگردی هستند، درحالیکه گاه یک شهر کوچک در شیار کوهستان، پوشیده از باغهای کاج و سپیدار گزینه جذابتری برای سفرهای پاییزی است. شهرهایی که سوز سرمای پاییز، باعث چشمپوشی از سفر به آنجا شده است.
در این گزارش، فهرستی از چهار مقصد جذاب برای پاییزگردی در همین آذربایجان خودمان پیشنهاد میشود که شاید کمتر برای سفر در این فصل انتخاب شود.
زنوز؛ شهر سیب و عسل
رودخانه زنوز هنوز یخ نزده و جاری است؛ رودی که از ارتفاعات و دامنههای کوه سلطان سنجر سرچشمه گرفته منبع عمدهی تامین آب شهر، باغها و مزارع زنوز به شمار میرود. فصل چیدن سیب تمام شده اما خانهها انبار سیب زنوز است؛ سیب زنوز بدون تردید معروفترین محصول تولیدیِ شهر زنوز است؛ آنچه که زنوز را از سالهای قدیم شهره عام و خاص کرده، سیب درخشان مخصوص زنوز است. عسل زنوز هم که با توجه به برخورداری از کوههای زیاد در اطراف و تنوع گیاهی از عسلهای مرغوب منطقه به شمار میرود. انواع آشها را هم میشود در زنوز خورد.
دره داران داش: ۲۴ کیلومتر باید از زنوز فاصله بگیریم تا برسیم به این دره؛ شهرت آن بخاطر وجود دالانهای آبرو زیبایی است که در مسیر رودخانه در اثر فرسایش آبی بوجود آمده اند. این دره در دامنههای جنوب شرقی ارتفاعات کیامکی قرار گرفته که یکی از مناطق تحت حفاظت محیط زیست است.
روستای داران داش و هوروز دارای طبیعتی زیبا و آب و هوای مطبوعی است که موقعیت عالی جغرافیایی این روستا باعث آن شده است. دره، در دامنه کوه زیدر قرار دارد و چشم اندازهای آن در تمامی فصول سال زیبایی خاصی دارند.
برای عبور از این دره نیازمند تجهیزات فرود و مهارتهای صخره نوردی است. همچنین برای دستیابی به دره از راهنمای محلی استفاده کنید. پس از عبور از روستای دارانداش وارد دره رودخانه شده که حدودا دو ساعت به طول می انجامد و پس از آن در مسیر خلاف حرکت آب پس از ۲۰دقیقه به دالانهای سنگی میرسید که عبور از این مسیر با کمک نردبان و طناب البته در دو یا سه منطقه ،حدودا یک ساعت و نیم زمان نیاز دارد. بعد از عبور از این منطقه به قسمتهای بالا دست رودخانه رسیده و از آنجا به جاده خواهید رسید.
دریاچه قوچ گلی
دریاچه قوچ گلی داغی در نزدیکی روستای ثمرخزان در 30 کیلومتری تبریز، در مسیر جاده میانه واقع شده است. از ثمرخزان جادهای در جهت جنوب تا دریاچه قوچ گلی کشیده شده است که میتوان آن را با ماشین طی کرد و کسانی که مایل به استفاده بیشتر از اوقات فراغت خود هستند، میتوانند مسیر ثمرخزان تا دریاچه را پیاده طی کنند که در حدود 3 ساعت راهپیمائی خواهد داشت.
بدین ترتیب که مسیر جاده را در حدود 45 دقیقه ادامه میدهیم و پس از کم کردن حدود 100 متر ارتفاع، به منطقه چمنزاری که رودخانهای به نام حدیر چائی در آن جاری است میرسیم.
در انتهای چمنزار و دره سمت چپ (درهای که آب آن کم است) چشمه آب سردی وجود دارد که می توان قمقمهها را از آنجا پر نمود. مسیر از توی دره مرتباً به سمت جنوب ادامه پیدا میکند تا این که بعد از 2 ساعت به دریاچه قوچ گلی میرسیم که گویا محل آبشخور حیواناتی از قبیل قوچ و بز وحشی و کل بوده است که علت نامگذاری قله را میرساند.
این دریاچه در قسمت شمال قله قرار گرفته است. محیط آن 570 متر، مساحت آن در حدود 24354 متر، طول و عرض آن 0 متر و عمق آن در عمیق ترین نقطه به 2 متر می رسد.
آب آن شیرین و زلال است و از یخچالها و برفچال قسمتهای شمالی قله تغذیه میشود که در صورت نیاز بهترین مکان برای کمپ خواهد بود. اخیراً توسط هیئت کوهنوردی استان پناهگاهی در کنار دریاچه احداث گردیده است.
قله قوچ گلیداغ (کمال) به ارتفاع 3750 متر از سطح دریا بلندترین نقطه در سلسله جبال سهند میباشد و در بین کوهنوردان به کمال داغی شهرت دارد. این قله در شمال روستای چیچکلو، جنوبشرقی روستای مشهور لیقوان و درجنوب روستای ثمر خزان قرار گرفته است.
در جبهه شمالی سهند کوههای بویوک داغ، لیقوان داغ، برکت داغی، دمیرچی داغ، زری داغ، الوان داغ، موتال داغ و قوچ گلی داغ واقع شدهاند که مشرف به جلگه تبریز و بستان آباد میباشند.
قوم تپه، کویری کنار تبریز
شاید باورکردنی نباشد، اما در نزدیکی تبریز، کویر وجود دارد. قوم تپه نام تپه منطقه کویری است در نزدیکی تبریز که با بافت جغرافیایی منطقه تفاوت چشمگیری دارد. گستره کویر جهتی شمال غربی جنوب شرقی دارد و در میان، دارای نمکزار کوچکی است.
تپههای ماسهای منفرد کوچکی در این منطقه به چشم میخورد که مورد توجه گردشگران قرار گرفته است. این منطقه بطور طبیعی و به علت وزش بادهای منطقه و تجمیع خاکها و گرد و غبار منطقه بصورت تپههای شنی در آمده است.
این تپهها از منظر گردشگری، آموزشی و آشنایی مردم با محیطهای صحرایی و کویری دارای اهمیت هستند، چراکه با ایجاد امکانات و زیرساختهای لازم در محدوده تپههای ماسهای قوم تپه میتوان از آن به عنوان محلی برای گذران اوقات فراغت مردم بهره برده و به نوعی بحث ژئوتوریسم را در این منطقه رواج داد و یا با اعزام تورهای دانشآموزی به این منطقه، اطلاعات مفیدی در رابطه با کویر و چگونگی پیدایش تپههای ماسهای در اختیارشان قرار داد.
وزش بادهای تند در جهت جنوب غرب به شمال شرق و بالعکس سبب ایجاد حالت سورتینگ (غربالگری) در ذرات میشود. به گونهای که ثابت شدن انرژی باد در منطقه قومتپه سبب میشود ذرات ریز جابجا شده و ذرات درشتتر در محل جمع شده و تپههای ماسهای پدید آورند. دلیل حرکت تپههای مذکور در بعضی روزها و ساعات خاص به سمت صوفیان و یا بالعکس نیز در همین امر نهته است. تپههای ماسهای قومتپه در طول هزاران سال بوجود آمدهاند و از سوی دیگر وسعت چندانی ندارند.
آبشار اسکندر/ آبشاری در مسیر تبریز به اهر
آبشار اسکندر تبریز در مسیر جاده تبریز اهر و در دامنههای شمالی کوه سهند و در نزدیکی روستای طویقون واقع شده است. مسیر دسترسی به آن از طریق جاده تبریز به اهر، جاده فرعی روستای طویقون امکانپذیر و ارتفاع آبشار در حدود سی متر است.
رولکوبی مناسبی در بالای آبشار جهت صعود کوهنوردان تهیه شده است. آبشار در فصول سرد سال یخ میزند و مناظر بسیار زیبایی ایجاد مینماید. این مکان در فصل زمستان مکان مناسبی جهت تمرینات یخنوردی است و هرساله کوهنوردان و یخنوردان زیادی برای صعودهای زمستانی از این مکان استفاده مینمایند.
یک روز در کنار حیات وحش
منطقه حفاظت شده "دیزمار" در چهارچوب شهرهای جلفا، مرند، شبستر، هریس، تبریز و ورزقان قرار دارد. با مناطق حفاظت شده کیامکی و ارسباران همسایه است. البته قسمت وسیعی از غرب و شمال دیزمار، از کوههای سلطان سنجر تا منتهی الیه کوهستان کمتال (ساحل غربی دوزال چایی از کلو تا دوزال) در منطقه حفاظت شده کیامکی قرار دارد.
منطقه حفاظت شده دیزمار زیستگاه آزاد محسوب میگردد که دارای قابلیتهای ویژه اکولوژیکی از جمله وجود جنگل ارسباران و همچنین وجود گونههای جانوری مهم میباشد. نظر به موقعیت منطقه دیزمار بین دو منطقه حفاظت شده و ویژگیهای اکولوژیکی، این منطقه نیز بعنوان زیستگاه مهم مورد توجه و حفاظت ماموران اجرایی زحمتکش و مسئولان می باشد.
منابع و اراضی این منطقه حفاظت شده بدلیل وضعیت توپوگرافیکی و اکولوژیکی که در گره ارتفاعات قفقاز، البرز و زاگرس (ارتفاعات آذربایجان) قرار داشته، بیشتر جنگلی و مرتعی بوده و مردم آن اکثراً به دامداری و بندرت به کشاورزی میپردازند و همچنین بدلیل شرایط فوق الذکر زیستگاه اصلی گونههای جنگل ارسباران میباشد. محدوده حفاظت شده دیزمار در شمال شهرستان ورزقان، غرب شهرستان خداآفرین و شرق شهرستان جلفا واقع گردیده است.
تبریز-ایرنا- مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آذربایجانشرقی از اتمام فاز اول مرمت و ساماندهی کارگاه سفال استاد قابچی خبر داد.
مرتضی آبدار روز شنبه در جمع خبرنگاران افزود: با توجه به اقدامات و تخصیص اعتبار برای ادامه مرمت این مکان ارزشمند به زودی شاهد آغاز فاز دوم مرمت آن خواهیم بود.
وی اظهار داشت: کارگاه سفال برادران قابچی در تبریز، یکی از کارگاه های منحصر به فرد صنایع دستی کشور است که با بیش از ۸۰ سال قدمت مشغول به فعالیت بوده و یکی از آخرین کارگاه های سفال گری به شیوه سنتی در آذربایجان به حساب می آید.
آبدار با اشاره به اینکه صنایع دستی به عنوان سند هویت و فرهنگ هر شهر ارزش و اهمیت زیادی دارد و شرایط تبریز در این زمینه بسیار غنی است، گفت: بعضی از آثار هنری صنایع دستی با آوازه و تاریخ تبریز پیوند خورده است که یکی از نمونه های بارز آن آثار سفال با لعاب فیروزه خانواده قابچی است.
وی اضافه کرد: با توجه به اهمیت والای تلاش های این خانواده و با هدف حفاظت از سرمایه های اجتماعی، اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آذربایجان شرقی مرمت و حفاظت از کارگاه سفالگری استاد قابچی را در دستور کار خود قرار داده است.
آبدار افزود: در سال جاری با اعتباری بالغ بر ۲ میلیارد ریال در قالب اقداماتی نظیر برداشت الحاقات، اجرای سقف چوبی و دیوار آجری از سوی معاونت میراث فرهنگی استان فاز اول مرمت و ساماندهی کارگاه سفال استاد قابچی آغاز و به انجام رسید.
کارگاه سفالگر استاد قابچی از گذشته تا حال
در بین صنایع دستی زنوز سرامیک سازی بیش از صنایع دیگر دارای اهمیت می باشد و سابقه طولانی دارد ظروف کارگاهها به همان شکل سابق ساخته می شود و در سالهای اخیر نیز با توسعه راه های ارتباطی اکثر روستاها و دسترسی آنان به شهرها و توسعه ظروف پلاستیکی و ارزانی انها سبب شده است میزان تولید کارگاهها کمتر گردد.
تا مدت های مدید ، سفالگران مناطق دیگر هم از خاک سفید زنوز استفاده می کردند. از طرفی به دلیل وابستگی کیفیت هنرهای بومی به امکانات منطقه، اهالی زنوز به خوبی از این کیفیت که ناشی از محدودیت های زندگی در گذشته بود، بهره بردند و تولیدکنندگان و هنرمندان ماهری از میان آنها برخاست.در زمانی که ظروف چینی نایاب بود و تکنولوژی ساخت این ظروف در اختیار کشور چین قرار داشت، از خاک زنوز به دلیل سفیدی اش برای ساخت بدل چینی استفاده می کردند و ظروفی که از آن بدست می آمد، شباهت هایی هم به چینی داشت. سفالگری با خاک سفید بومی منطقه با پیشینه سفالگری در زنوز پیوند تنگاتنگی دارد، چرا که حدود شصت سال پیش استاد عباس و احمد قابچی از زنوز به تبریز رفته بودند و با تأسیس کارگاه سفالگری در محله سرخاب تبریز این روش تولید را آغاز و تا به امروز پی گرفتند. استاد قابچی در سال ۱۲۹۸ شمسی در خانه استاد محمد قابچی در شهر زنوز بدنیا آمد و بهمراه برادران خود هنر سفالگری را نزد پدر خود فرا گرفت
استاد عباس قابچی با حدود ۸۰ سال فعالیت جدی در ساخت سفالینههای لعابدار و تربیت شاگردان ارزشمند خدمات زیادی برای حفظ فرهنگ و هنر بومی و ملی انجام داده است.
این استاد برجسته ساخت سفال که سالها سفالینههای زیبایی با تکنیک خاک سفید و لعاب آبی فیروزهای و همچنین لعاب شفاف میساخت، توانست با همکاری خانه سفال و هنردوستان جوان استان، این هنر کهن را زنده نگاه دارد و به ترویج آن کمک کند.
شاگردان بسیاری از حضور استاد عباس قابچی بهره برده و امروز نام و یاد ایشان در دل و ذهن تمام هنردوستان و هنرمندان آذربایجان شرقی و ایران زمین زنده است.
کارگاه سفالگری برادران قابچی از معدود کارگاههای سنتی سفالگری منطقه است، که از سال ۱۳۲۷ در محله سرخاب تبریز فعالیت میکند.
تولیدات این کارگاه که توسط استاد مرحوم قابچی ساخته میشد، شامل ظروف سفالین کاربردی از جنس خاک سفید (کائولن منطقه زنوز ) که با پوشش لعاب شفاف فیروزه و یا لعاب شفاف بیرنگ و توسط چرخ سفالگری ساخته و پرداخته میشوند.
تمام مراحل ساخت سفال اعم از تهیه خاک، گل و لعاب و همچنین ساخت و پخت و لعابزنی، توسط برادران قابچی انجام میپذیرد.
مرحوم استاد عباس و برادر مرحومشان احمد قابچی این هنر را از پدر خود استاد محمد قابچی در زنوز» فرا گرفته و در سالهای پرشمار فعالیت خود آن را به شاگردان مشتاق آموزش دادهاند.
از استاد قابچی با عناوینی چون : پدر سفالگری خاک سفید – احیاگر ارزشمند سفال خاک سفید – مخترع رنگ فیروزه ای سفال – پیر سفالگری آذربایجان و فیروزه سفال ایران نام برده می شود.
استاد عباس قابچی زنوزی از آخرین بازماندگان استادکاران بومی سفال زنوز روز دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۸۸ شمسی در سن ۹۰ سالگی در شهر تبریز دیده از جهان فرو بست . در زنوز سه کارگاه یکی وابسته به سازمان صنایع دستی و دو کارگاه خصوصی در این زمینه فعالیت می کردند، که در حال حاضر فقط یک کارگاه فعال است و تولیدات آنها عمدتاً شامل ظروف کاربردی همچون بشقاب، کاسه، فنجان، نعلبکی، پارچ آب، قوری، قنددان و … می شود.
پس از درگذشت استاد عباس قابچی، همینک فرزند ایشان استاد بیوک قابچی ادامه دهنده راه پدر گردیده و چراغ کارگاه را روشن نگاه می دارد. این کارگاه هر روز از ساعت ۸ صبح الی ۱۴ پذیرای هنرمندان و بازدیدکنندگان محترم می باشد.
کارگاه سفالگری برادران قابچی از معدود کارگاههای سنتی سفالگری است که تمام مراحل ساخت سفال ازجمله تهیه خاک، گل و لعاب و همچنین ساخت و پخت و لعاب زنی، توسط برادران قابچی انجام می شود و از سال ۱۳۲۷در محله سرخاب تبریز فعالیت می کند.
به گزارش خبرانلاین از تبریز، سرزمین آذربایجان با دارا بودن پتانسیلهای بی نظیر گردشگری و طبیعی در منطقه ای کوهستانی، همواره چون نگینی در دل زیباییهای طبیعت بکر کشور درخشیده و روستاهای شگفتانگیزی چون کندوان»، اشتبین» و زنوزق» را در دل خود جای داده است.
کندوان تنها روستای صخره ای زنده جهان
معماری بی نظیر و منحصربفرد روستای کندوان که جریان زندگی مردم در قالب بافت قدیمی آن این زیبایی را دوچندان کرده، به قرن هفتم هجری و در برخی موارد حتی به دورههای پیش از اسلام باز می گردد.
بنا به روایت کهنسالان، این روستا از قرن هفتم هجری به بعد مسی شده، بدین ترتیب که اهالی کندوان ابتدا در روستای حیلهور در دو کیلومتری غرب آن ساکن بودند و در قرن هفتم مقارن با حمله مغول به دلیل عدم امنیت جانی، مالی و بلایای طبیعی مانند سیل به دشت کوچک مقابل روستای فعلی عزیمت کردند که این دشت ابتدا محل ییلاق ساکنان دهات اطراف بود و حفرههای سنگی را کندند و به صورت مسکن درآوردند.
روایت دیگری حاکی از آنها است که حدود ۸۰۰ سال قبل گروهی از جنگجویان که از منطقه عبور میکردند، کندوان را به عنوان پایگاه خود انتخاب کرده و بعدها همین جنگجویان آن را به صورت دهکدهای درآوردند.
روستای کندوان از نظر موقعیت جغرافیایی در ارتفاع بیش از ۲ هزار و ۲۰۰ متری در دامنه شیب تند و امتداد رودخانه استقرار یافته، موقعیت مناسب کران ها امنیت جانی و مالی در مقابل حمله راهن، بلایای طبیعی و همسازی با اقلیم آنها را به صورت مساکن مطلوب و مناسب برای تشکیل یک روستا درآورده است.
در نگاه نخست به روستای کندوان»، مخروط های نوکتیزی دیده میشوند که در سطح آنها سوراخهایی وجود دارد. درون هر مخروط، اتاقهایی را میتوان دید که از آنها به عنوان فضاهای نشیمن، آشپزخانه و حتی انبار و طویله استفاده میشود.
دره شمالی جنوبی سرسبز کندوان یکی از خوش آب و هواترین و زیباترین نقاط کوهستانی ایران به شمار میرود که علاوه بر نهر نسبتاً بزرگ دارای چشمههای آب معدنی نیز هست که خواص پزشکی زیادی از جمله دفع سنگ کلیه دارد.
در معماری معمولی مصالح ساختمانی گچ، آهک و خشت به کار میآید، در صورتی که در معماری صخره ای، فضای مورد نظر در درون توده سنگها هویدا میشود و سنگ طبیعی نیز مانند کالبد بناها قشری مستحکم در اطراف این فضا ایجاد میکند.
جز اتاقهای نشیمن روستاییان، دو مسجد با ستون سنگی و بیش از صدها آغل در دل مخروطها کنده شدهاند. ارتفاع کرانها بین ۳۰ تا ۴۰ متر است و در درون هر مخروط بین دو تا چهار طبقه، مسکن ساخته شده است و کوچههای روستا در حقیقت همان شیارهای ناشی از جریان تخریبی آبها هستند.
زنوزق» تاریخیترین روستای پلکانی ایران
روستاهای ماسوله، ابیانه و پالنگان از زیباترین روستاهای ایران هستند. روستاهایی که نام و آوازه آنها به تمام جهان رسیده است و در این میان روستای زنوزق» را باید ویترین آن دو نامید.
زنوزق» با وجود اینکه تمام ویژگیهای این روستاها را یک جا در اختیار دارد هنوز ناشناخته و گمنام است. روستایی پلکانی مانند ماسوله، سنتی، مهربان و غرق در رنگ مانند ابیانه و محصور در بین کوههای بلند مانند پالنگان. زنوزق» تاریخیترین روستای پلکانی ایران است که در مجاورت شهر زنوز» قرار دارد.
با اینکه روستای زنوزق»، به گواه کارشناسان دولتی و خصوصی از بالاترین ظرفیت بالقوه در مباحث گردشگری برخوردار است، اما گمنامی این روستا به واسطه عدم معرفی مناسب سبب شده فعالیتهای متمرکز برای ارتقای وضعیت این روستا در مباحث گردشگری بسیار کم رنگ و کم اثر باشد.
معماری ویژه قیزیلکرپی (پل طلایی) و بافتهای دیگر تاریخی این شهر و روستا جزو منحصر به فردترین بافتهای موجود در روستاهای کشور است.
خیابان اصلی زنوز» به سمت شرق که طی شود دورنمای یکی از زیباترین روستاهای ایران با حفظ تمام سنتها و آیینهای خود متجلی میشود. روستایی پلکانی که در تمام حیاط و پشت بامهای آن طبقهای برگه زردآلو دیده میشود. روستایی که به درختان عظیم سپیدار ختم شده و به وسیله همین پوشش سبز و بلند از دیگر جاذبههای منحصر به فرد منطقه جدا شده است.
با اینکه توپوگرافی منطقه کوهستانی است، اما تا چشم کار میکند افق پیدا است. زنوزق» بیشک یکی از منحصر به فردترین روستاهای تاریخی و طبیعی ایران است. در این روستا خانههایی دیده میشوند که مربوط به دورههای صفوی است.
گورستان این روستا نیز حکایتهای زیادی دارد. سنگ نوشتههایی در این گورستان وجود دارد که با استناد به خورشیدهای حک شدهاش میتوان آنها را به دورههای میترائیسم نسبت داد.
در حال حاضر کمتر روستایی در ایران وجود دارد که تمام بافتها، سنتها و پوششهای قدیمی خود را حفظ کرده باشد. به باور برخی کارشناسان، روستای زنوزق» متعلق به دوره ایلخانان است اما به نظر میرسد تاریخ روستا به دوران پبشتر از آن میرسد و ابرازکنندگان نظریه مزبور به برخی از سنگ قبور موجود در قبرستان این روستا توجه کرده و از بررسی بیشتر کوتاهی کردهاند. بنابر برخی از نظرات در خصوص نام روستا که به نظر صحیح میرسد، به دلیل قرارگیری در ارتفاع شهر زنوز»، ابتدا نام آن زنوز داغ» بوده که به علت تکثر استفاده در ترکی آذربایجانی به زون زاغ» تبدیل شده است و در زبان فارسی به زنوزق» اشتهار یافته است.
قلعه زنوزق» در ارتفاع و روستا در شیب تند قرار دارد و مامن مناسبی برای روستاییان در مقابل حمله دشمنان بوده است. به اظهار برخی از روستاییان این قلعه به صورت دژ مستحکم ساخته شده بود. قلعه که دارای چشمه آب در ناحیه غربی صخرههای دست نیافتنی است، در نواحی آن سنگرهای سه گوش مثلثی و به صورت تو در تو وجود داشته تا دستیابی به آن غیرممکن و دفاع از آن آسانتر شود.
روستای اشتبین
آبادی معروف به اشتبین مرکز دهستان دیزمار شرقی از بخش ورزقان و شهرستان اهر در کنار رود ارس و نوار مرزی ایران و شوروی قرار گرفته است. شمال آن رود مرزی ارس، جنوبش ورزقان، شرق آن جنگلهای حسنآباد و غربش دهستان دیزمار غربی است. رود ارس از فاصله ۱۴ کیلومتری شمال این آبادی میگذرد. فاصله اشتبین تا بخش ورزقان ۵۰ کیلومتر و تا اهر ۲۲۵ کیلومتر است.
اشتبین دارای سابقه تاریخی کهنی است. وجود گویش تاتی در روستاهای اقمار این آبادی (کرینگان و مردانقم) حاکی از پیشینه درخشان تاریخی آن است. اشتبین از اجتماع سه روستا به اسامی هراز (هراس) سیاوشان و جعفرآباد به وجود آمده است. شاید اطلاق نام اشتبین(اوچ تبین) به این منطقه به همین مناسبت باشد. اوچ» در ترکی به معنای سه» است.
اشتبین در منطقهای کوهستانی واقع شده است که رودخانه ارس از شمال و رودخانه هراس از شرق آن میگذرد. روستای هراس در داخل درهای در میان دو کوه بسیار مرتفع روی سکوی عظیمی به طور مطبق قرار گرفته و شباهت زیادی به شهر ماکو دارد.
مهمترین کوههای منطقه اشتبین عبارتند از کیامکی- دوسته شا و قازان داغی؛ اکثر ارتفاعات و اراضی اشتبین را مراتع و جنگلها فرا گرفته است. آب و هوای اشتبین تابع آب و هوای منطقه ارسباران است. در مناطق جنوبی کوهستانی هوا سرد و در حوالی دره ارس گرم و معتدل و مطبوع است. زمستانهای اشتبین در مناطق کوهستانی بسیار سرد و برفگیر است.
در گوشه و کنار اشتبین آثار تاریخی چندی به چشم میخورد. در حال حاضر چند کتیبه به خط ثلث مربوط به زمان شاه طهماسب و شاه عباس صفوی در این آبادی وجود دارد، همچنین در گورستان قدیمی آن، کتیبهای مرمرین مربوط به آرامگاه شخصی به نام خواجه ملک کدخدا (به تاریخ ۸۴۳ هجری قمری) و کتیبهای دیگر مربوط به خواجه احمد (بتاریخ ۹۷۶ هجری قمری) به چشم میخورد.
در طراحی خانههای این روستای تاریخی به دلیل این که در شیب تند کوه واقع شده است هوشمندی زیادی به کار رفته و خانههای قدیمی این روستا به شیوه معماری دوره صفویه و قاجاریه ساخته شدهاند.
معماری این روستا به نوبه خود منحصر به فرد است. بدین صورت که در این روستا حیاط هر خانهای پشت بام خانه دیگری است که منظره بسیار بدیعی را بوجود آورده است.
ابوالقاسم نباتی عارف و شاعر معروف آذربایجان در اشتبین به دنیا آمده و در این روستا نیز به خاک سپرده شده است.
روستای اشتبین در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و یکی از جاذبههای مهم گردشگری منطقه به شمار میرود، به طوری که دورنمای طبیعی آن چشم هر بینندهای را خیره میکند.
تولید ابریشم نیز در اشتبین سابقه طولانی دارد و کارگاههای تولید ابریشم زیادی در این منطقه وجود دارند. میوهها و محصولات جالیز این منطقه هم دارای مرغوبیت خاصی است.
روستای سیس شبستر
روستای سیس در ۱۴ کیلومتری شبستر واقع و از آثار دیدنی متعددی برخوردار است از جمله سنگ قیزیل داشن به رنگ سرخی مایل به صورتی و به شکل صندوق است که دور تا دور آن عباراتی به خط کوفی نقر شده است. همچنین مزار پیر رجب و شیخ اسماعیل از عرفای بزرگ قرن هفت و هشت هجری قمری که در نزدیکی آن مجسمه قوچ سنگی بزرگی قرار گرفته، از اماکن مقدس اهالی محسوب میشود.
مسجد محمد حنیفه که بنای اولیه آن منسوب به صفویه است و در کنار آن مقبره باله حسن از مریدان شیخ شهاب الدین اهری قرار دارد از دیگر آثار سیس به شمار میآید.
روستای قدمگاه
روستای قدمگاه یا بادمیار در جنوب آذرشهر از روستاهایی است که دارای یک گورستان تاریخی است علاوه بر آن در نزدیکی این روستا غار بزرگی وجود دارد که به نام معبد یا مسجد غار معروف است.
بعضی از باستان شناسان قدمت این غار را به دوران پیش از تاریخ نسبت میدهند و بر این عقیدهاند که ابتدا به عنوان معبد استفاده شده و به تدریج در قرون شش، هفتم و هشتم به بعد محل تکیه دراویش و عرفا بود و سپس به مسجد تبدیل شد. این معبد به شکل کنبدی استوانهای به ارتفاع ۱۲ متر با قاعدهای به شعاع هفت متر است که در نوک گنبد منفذی برای تهویه و روشنایی تعبیه شده است. در حال حاضر نیز مردم برای انجام برخی مراسم مذهبی از این مسجد استفاده میکنند.
ارومیه - ایرنا - نخستین جشنواره رسانه ای ابوذر آذربایجان غربی با معرفی و تجلیل از نفرات برگزیده در بخش های سرمقاله، عکس خبری، مصاحبه، گزارش، تیتر، خبر، مقاله و یادداشت، مستند، طنز و کاریکاتور و بخش ویژه با حضور مسوولان استانی و خبرنگاران به کار خود پایان داد.
به گزارش ایرنا مسوول سازمان بسیج رسانه آذربایجان غربی روز یکشنبه در حاشیه این آیین در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: 382 اثر در بخش های سرمقاله و یادداشت، مقاله، مصاحبه، خبر، تیتر، عکس، مستند، گزارش، طنز و کاریکاتور از 123 خبرنگار به دبیرخانه جشنواره ارسال شده بود که بر اساس نظر هیات داوران 29 اثر حایز رتبه های برتر شدند.
محمدمهرزاد صدقیانی با اشاره به اینکه داوری آثار توسط سه استاد بخش رسانه در تهران انجام شد، ادامه داد: منتخبان جشنواره از چهار خبرگزاری، پنج هفته نامه، پنج پایگاه خبری و یک مجله انتخاب شده اند.
وی بیان کرد: این استان در نخستین حضور خود در این جشنواره کشوری، رتبه برتر بخش تیتر را توسط اثر ارسالی اسکندر خنجری» به خود اختصاص داد.
وی اضافه کرد: در بخش گزارش توحید محمودپور، هادی پناهی و ندا عبدی موفق به کسب رتبه های اول تا سوم شدند و رتبه های برتر بخش خبر به ترتیب به سمیرا محمدی، لعیا نورانی زنوز و سیده فاطمه سجادی رسید.
وی ادامه داد: در بخش مصاحبه محمد آقایی، محمد آقایارلو به ترتیب رتبه اول و دوم و طاهره نوید آرین و سونیا بدیع به صورت مشترک رتبه سوم جشنواره را به خود اختصاص دادند.
مسوول بسیج رسانه آذربایجان غربی گفت: در بخش عکس خبری نفر دوم انتخاب نشد و وحید حسین پور و مهرداد تبریزی به عنوان نفرات اول و سوم انتخاب شدند.
صدقیانی افزود: در بخش تیتر این جشنواره اسکندر خنجری، بهرنگ منتخبی و شفیع بهرامیان به ترتیب موفق به کسب رتبه های اول تا سوم شدند.
وی اضافه کرد: در قسمت ویژه مشکلات صنفی خبرنگاران، عبدالسلام معروفی، طاهره زینالی و سعید فرجی موفق به کسب رتبه های اول تا سوم جشنواره ابوذر شدند.
وی بیان کرد: در بخش مستند هم نفر دوم انتخاب نشد و یعقوب اکبریان به عنوان نفر اول و فردین مینایی به عنوان نفر دوم معرفی شد؛ در بخش مقاله نیز فائقه صدیقی، سجاد معین فر و حسن اقلیمیان رتبه های اول تا سوم جشنواره ابوذر را به خود اختصاص دادند.
صدقیانی ادامه داد: در قسمت طنز و کاریکاتور نیز محمد محمودی، اکبر بابایی، سینا میرزا محمدی به ترتیب نفرات اول تا سوم شدند.
وی اضافه کرد: در بخش سرمقاله و یادداشت مرتضی حیدری، امید عظیمی و مریم نقی پور موفق به کسب رتبه های اول تا سوم شدند.
سیده فاطمه سجادی، طاهره نویدآرین و توحید محمود پور سه برگزیده این جشنواره از مرکز ایرنای ارومیه می باشند.
توسعه گفتمان انقلاب، فضاسازی فرهنگی در جامعه، حمایت از تولید آثار فاخر، تقدیر از برترین آثار رسانهای و ایجاد فضای رقابتی در میان فعالان رسانه از اهداف اصلی برگزاری این جشنواره بود.
منبع:ایرنا
قالی بافی: به استناد منابع بسیار، درقرن سوم هجری آذربایجان از بزرگترین مراکز بافت قالی و زیلو بود. در دوره سلجوقیان و ایلخانیان هنر قالی بافی در آذربایجان رواج کامل داشت و بر مبنای مینیاتورهای نسخ خطی خمسه نظامی، اثر قاسم علی و برخی آثار دیگر که بیشتر نقوش قالی و طرز بافت آن را نمایش می دهند، آشکار می شود که قالی بافی در دوره تیموریان و سپس در دوره صفویه سیر تکاملی خود را طی نمود و نقوش جدیدی چون: سجاده ای، گل و بوته، ترنج و لچک، حیوانات، خصوصاً نقش گل شاه عباسی متداول گردید.
پارچه بافی: بافتن پارچه با دست، خصوصاً پارچه های ابریشمی و زری از قدیم در ایران و همچنین آذربایجان شرقی معمول و متداول بوده است. چنانکه در دوره صفویه که به عصر طلایی و درخشان بافندگی شهرت دارد، پارچه هایی از حریر ساده، ابریشم زربفت و مخمل ابریشمی بافته شده.
نقره سازی: صنعت نقره سازی از دیر باز در تبریز رواج داشته است. تا ۲۰ سال پیش حدود ۲۵ کارگاه نقره سازی با ۱۰۰ نفر هنرمند نقره کار در تبریز فعالیت داشتند. اما امروزه این هنر بی نظیر دستی در حال نابودی است و صاحبان این هنر به مشاغل دیگری روی آورده اند.
سفال گری وسرامیک سازی: محصولات سرامیک استان در چند کارگاه در شهر زنوز و تبریز تولید می شود. استادکاران سرامیک زنوز از نوع خاک مرغوب ( کائولن یا خاک چینی ) استفاده می کنند. علاوه بر کارگاه های سرامیک سازی زنوز، در کوزه کنان شبستر هم صنعت سفال گری دارای سابقه ای بس طولانی است و تولیدات سفال آن در سراسر آذربایجان توزیع می شود.
سوزن دوزی: سوزن دوزی در بخش ممقان در ۵۰ کیلومتری غرب تبریز از دیرباز رواج داشته است. در سال های اخیر با توجه به درآمد اندکی که از این صنعت عاید هنرمند سوزن دوز می شد، به تدریج علاقه به این هنر کاهش یافت؛ ولی با تلاش سازمان صنایع دستی، صنعت سوزن دوزی دوباره رونق یافته است. به جای ماده اولیه سوزن دوزی که در گذشته ابریشم طبیعی بود، امروزه از ابریشم مصنوعی استفاده می شود.
سبدبافی: در شهر تبریز، بافت سبد برای حمل نان و میوه رواج دارد. برای بافتن سبد از ترکه ( چوب انعطاف پذیر درخت) درختان قره آغاج، سنجد، به، آلبالو و بید استفاده می شود. در شهر مراغه و روستاهای اطراف آن نیز سبدهای بسیار ظریفی از چوب موسون می بافند. درمرند و روستاهای بناب و بهرام و کشکسرای، از ساقه گندم برای ساخت سبد استفاده می شود.
منبع:سیری در ایران
درباره این سایت